آنتوان چخوف نظری جذاب و قابل تأمل در خصوص ساعتها دارد. او بر این باور است که ساعتها دروغگویی بیش نیستند چون زمان هیچگاه بازنمیگردد و فرصت تنها چیزی است که اگر برود رفته است. او در ادامه به این نکته اشاره میکند که ایده ساختن ساعتها به شکل دایره، ایده جادوگری فریبکار بوده است که جزء فریب انسان هدفی را دنبال نمیکرده است. چخوف میگوید: ساعت خوب، ساعت شنی است! او هر لحظه به تو نشان میدهد که دانهای که افتاد دیگر بازنمیگردد و به ما گوشزد میکند که زمان «خط» است نه یک «دایره» و برای زمان رفته نباید بازگشتی را متصور بود.
گذر عمر و غفلت ما از آن حقیقتی کتمان ناپذیراست که باور کردن بیبازگشت بودن فرصتها بسی سخت و ناجوانمردانه است. در اینجا قصد ندارم با جمله کلیشهای تمام کنم که وقت طلاست، بلکه میخواهم بگویم «عمر در گذر ما طلاست».
اولین باشید که نظر می دهید